کالبدشکافی یک پیوند نامبارک
تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۸۳۹۶۱
برنامه هستهای ایران ابتدا بالنفسه برای غرب حساسیتبرانگیز بود! با بی نتیجه ماندن مذاکرات به تدریج و بیش از پیش برنامه هستهای را به برنامه موشکی ارتباط دادند و حول محور اینکه این دو برنامه یک «هدف مشترک» دارند و آن هم ساخت و پرتاب کلاهک هستهایست تبلیغات گستردهای به راه انداختند. سپس با سوءاستفاده از اظهارات غیرضروری و حساسیتبرانگیز برخی اشخاص در داخل کشور در مورد «هولوکاست»، این بار فضا را مناسب دیدند تا «برنامه هستهای» و «برنامه موشکی» و «یهودستیزی» را به هم پیوند زنند و اینگونه القا کنند که هدف نهایی ایران از برنامه هستهای به پا کردن یک «هولوکاست» دیگر در منطقه است!
در نهایت هم اوج این امنیتیسازی را در قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت متبلور کردند و در متن قطعنامه نیز عباراتی گنجاندند که برای توجیه توسل به زور علیه ایران - با سوءتفسیر و برداشتی مغرضانه - قابل استناد باشد؛ و جالب اینکه این عبارات را نیز نه در مورد تاسیسات هستهای ایران که در مورد برنامه موشکی ایران بکار بردند!
در مذاکرات برجام، یکی از پیچیدهترین چالشها گشودن این گرهی بود که میان برنامه صلحآمیز هستهای ایران، برنامه موشکی و نیت منتسب به ایران در بکارگیری سلاح کشتارجمعی در راستای اهداف ایدئولوژیک خود در افکار عمومی و فضای سیاسی جهان برقرار شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حل معضل «نیتسازی» برای ایران را عمدتاً شخص دکتر ظریف - با هزینه شخصی فراوان در خارج و داخل کشور - برعهده گرفت.
با مواضعی که در ابتدای کار، از جمله در فضای مجازی، منتشر کرد تا حضور فعالانهاش در رسانههای بینالمللی، اندیشکدهها، دانشگاهها و محافل دیپلماتیک، دکتر ظریف تلاش کرد فضای تصنعی و مسمومی که در سالهای قبل علیه ایران شکل گرفته بود را - به بهای ترور شخصیتی توسط لابی اسرائیل و اپوزیسیون وابسته به آن در خارج و تهمتها و تخریبهای بی پایان و برچسبزنیها در داخل کشور - خنثی سازد.
تیم مذاکرهکننده او نیز مذاکرات را به گونهای طراحی کرد که برنامه موشکی کشور - بی آنکه در موردش کمترین معاملهای صورت بگیرد - با ابتکارات حقوقی - از جمله تغییر متن قطعنامه ۲۲۳۱ و گنجاندن عباراتی با بارِ حقوقی خاص در آن - عملا از موضوع هستهای منفک گردد و عبارات الزامآوری که در قطعنامه ۱۹۲۹ در مورد برنامه موشکی وجود داشت عملا به عبارات «ترغیبی» - آن هم صرفاً در مورد موشکهایی که با «نیت حمل کلاهک هستهای طراحی شده باشند» - فروکاسته شود.
در متن قطعنامهای که در نهایت با دخل و تصرف ایران تدوین شد، عبارت «طراحی شده برای» که پیش از عبارت «قابلیت حمل...» اضافه شده بود مستقیم به عنصر «نیت» طراح موشک (Element of intent) برمیگشت و شرایط ایجاد کرد که اگر کسی که قصد داشته باشد متعاقباً اتهامی را متوجه ایران سازد و آن را به نقض قطعنامه به دلیل فعالیتهای موشکی متهم کند، باید ابتدا در فرایندی دشوار اثبات کند نیت سازنده از ساخت موشک ایجاد قابلیت حمل سلاحهای هستهای بوده که با این نیز توجه به احراز صلحآمیز بودن برنامه هستهای - و همچنین ابتکارات دکتر ظریف در حوزه امنیتیسازی - بلاموضوع شده بود.
شکست چند باره آمریکا در شورای امنیت پس از انجام رزمایشهای موشکی سپاه و ناکام ماندن آن در اخذ قطعنامه و بیانیه علیه ایران در هر مورد نشان میدهد پیوندی که سالها میان برنامه هستهای، موشکی و نیت منتسب به ایران شکل گرفته بود، در عمل گسسته شده است!
حال، به امروز برگردیم که ایران مجددا در کانون توجهات بینالمللی قرار گرفته، توان موشکیاش به نمایش گذاشته شده و حملات سنگین تبلیغاتی و دیپلماتیک علیه آن به راه افتاده تا مجدداً آن پیوند کذایی برقرار شود، دوباره بستری برای تهدید جلوه دادن ایران در افکار عمومی جهان فراهم گردد و به واکنشهای خصومتآمیز احتمالی اسرائیل و آمریکا به ایران «مشروعیت» داده شود.
پرسش اینجاست که در چنین فضایی، اظهارات جسته گریخته برخی افراد - که غالباً مسئولیتی هم در حوزه هستهای و نظامی ندارند - در مورد ساخت سلاح هستهای، آزمایش سلاح هستهای و حرکت ایران به سمت نظامیسازی برنامه هستهایاش چه سودی برای منافع ملی دارد؟
چرا در زمانی که اسرائیل فعالانه در صحنه بینالمللی تلاش میکند تا برنامه موشکی ایران را - که تا کنون صرفاً کارکرد دفاعی داشته - تهدیدی نه فقط برای خود که تهدیدی برای «اروپا» جلوه دهد و از این طریق زمینه را برای احیای قطعنامههای شورای امنیت و مشروعیتبخشی به اقدامات خصومتآمیز خود فراهم کند، عدهای با این قبیل اظهارات بی اساس زمینه را برای «نیتسازی» برای ایران و امنیتیسازی آن مهیا میسازند؟
حال که اسرائیل در افکار عمومی جهان به عنوان یک بازیگر «یاغی» و قانونشکن شناخته شده و در آسیبپذیرترین وضعیت ممکن به سر میبرد، کدام رویکرد برای کشور منفعت بیشتری دارد؟ اینکه ایران را به تلویح یا تصریح ناقضNPT و قراردادهای پادمانی جلوه دهیم، بهانه دست آژانس بینالمللی انرژی اتمی بدهیم تا مطالبات سختگیرانهتری از ایران داشته باشد، بر اتهامات و نیتسازیهای اسرائیل و آمریکا صحه بگذاریم، کشورهای همسایه را نسبت به برنامه هستهای خود نگران سازیم و حتی چین و روسیه را نیز نسبت به نیات و اهدافمان حساس کنیم؛ یا اینکه با گفتمانی قانونمحور - که برخلاف ادعای عدهای هیچ تضادی با قدرت بازدارندگی کشور ندارد - با وجههای کاملاً متضاد با رژیم اسرائیل در صحنه بینالمللی حضور بهم رسانیم؟
در حالی که اعتراضات به جنایات و قانونشکنیهای آمریکا و اسرائیل شکل سازمانیافته به خود گرفته و تا عمق دانشگاههای آمریکا نیز سرایت کرده، و در حالی که حتی دادگاه بینالمللی کیفری در پی صدور حکم بازداشت نخستوزیر و مقامات ارشد اسرائیل برآمده، مصلحت این است که حمایت افکار عمومی و خیابانها را به خود جلب کنیم و وجههای کاملا عکس وجهه اسرائیل به نمایش بگذاریم، یا اینکه با طرح بحث بی اساس نظامیسازی برنامه هستهای، افکار عمومی جهان را از خود برانیم و همزمان دستمان را نیز برای جلب توجه جهان به زرادخانه هستهای اسرائیل و ایجاد حساسیت نسبت به آن ببندیم؟
پاسخ این پرسشها به نظر مشخص است اما گویی عدهای در داخل کشور - از دانشگاهی گرفته تا برخی نمایندگان مجلس و افراد نامرتبط به حوزه هستهای و نظامی - راه دیگری را برگزیدهاند!
در این شرایط حساس به نظر ضروری است انضباط بیشتری در حوزه گفتمانی سیاست خارجی برقرار شود تا یک صدا - آن هم همراستا با دکترین دفاعی کشور، اسناد بالادستی و فتوای رهبری - از ایران به جهان مخابره شود.
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898863منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: رضا نصری سیاست خارجی ایران و اسرائیل برنامه هسته ای برنامه موشکی افکار عمومی بین المللی داخل کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۸۳۹۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شایعترین علت پیوند کبد در ایران
دبیر علمی چهل وپنجمین کنگره سالیانه جامعه جراحان ایران گفت: شایعترین علت نیاز به پیوند کبد در کشور، عارضه کبد چرب است و این مساله کاملا وابسته به شیوه زندگی است.
به گزارش مهر، علی جعفریان افزود: زندگی صنعتی باعث میشود که فعالیت فیزیکی کم شود، رژیم غذایی که نامناسب میشود، افراد به طرف چاقی میروند ودر نهایت کبد چرب بروز میکند؛ متاسفانه این اتفاق خیلی سریع جلو میرود.
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان اینکه در دنیا به خصوص کشورهای غربی و شرق آسیا شایعترین علت کبد چرب، مصرف الکل و ابتلا به بیماری هپاتیت بوده است، افزود: متاسفانه در فهرست بیماران پیوندی کشور که از سال ۱۳۸۰ تا کنون، اولین علت نارسایی کبد و نیاز به پیوند، عارضه کبد چرب ثبت شده است.
فلوشیپ جراحی کبد، مجاری صفراوی و پیوند کبد گفت: درصد مصرف الکل در کشورما خوشبختانه زیاد نیست و حدود دو ونیم درصد مریضهای ما به علت مصرف الکل پیوند کبد شدند و هپاتیت B و C به واسطه واکسیناسیون و دارو در کشورمان کنترل شده است، اما کبد چرب عارضه شایع و رتبه بالاتری محسوب میشود؛ بیماریهای خود ایمنی هم مواردی از نیاز به پیوند را شامل میشود که به وراثت بستگی دارد.
دکتر جعفریان با بیان اینکه گاهی ۱۰ تا ۱۵ سال طول میکشد که کبد فرد تخریب شود و این روند در هر فرد متفاوت است، افزود: تعداد قابل توجهی از موارد نیاز به پیوند کبد، قابل پیشگیری است؛ رژیم غذایی نا سالم و فعالیت فیزیکی کم، شیوه مناسب زندگی نیست و خطر امراض قلب و عروق و کبد چرب را بالا میبرد که عارضه بسیار بسیار خطرناکی است و روند ایجاد آن مزمن و طولانی خواهد بود.
رییس تیم پیوند کبد بیمارستان امام خمینی تهران با تاکید بر اینکه حدود نیمی از موارد ابتلا به کبد چرب متاسفانه به سمت تخریب بافت کبد و نارسایی آن خواهد رفت، گفت: از این میزان حدود ۱۰ درصد به پیوند کبد منجر میشود.
دبیر علمی چهل و پنجمین کنگره سالیانه جامعه جراحان که ۱۷ تا ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ در مرکز همایشهای رازی دانشگاه علوم پزشکی ایران برگزار میشود، افزود: کبد ارگان مقاومی است و شاید سالیان سال به سمت تخریب پیش نرود، ولی فردی که کبد چرب دارد، طی دراز مدت در معرض تخریب کبد است و بالارفتن آنزیمهای کبدی «علامت مهم و زنگ خطر» برای این بیماری محسوب میشود.
این جراح پیوند کبد افزود: بالا رفتن آنزیمهای کبد و طولانی شدن این وضعیت به سمت عارضه سیروز کبدی پیش میرود، ولی همه این موارد به پیوند نیاز ندارند بلکه حدود ۲۰ درصد موارد سیروز کبدی نیازمند پیوند خواهند شد.
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: با رژیم غذایی و کنترل وزن میتوان این روند را متوقف کرد و حتی سلامت کبد را بازگرداند؛ چاقی در بچهها شایع است و نباید اجازه داد فرزندانمان کم تحرک شوند حتی در یک آپارتمان کوچک هم باید شرایط فعالیت فیزیکی فرزندان را فراهم کنیم.
جعفریان افزود: اگر فرض کنیم از جمعیت ۸۰ میلیونی کشور فقط ۱۰ درصد چاق باشند، چیزی حدود ۸ میلیون نفر خواهد بود و اگر ۱۰ درصد این تعداد کبد چرب داشته باشند و به پیوند برسند، رقمی حدود ۸۰۰ هزار نفر خواهد بود که این رقم خیلی بزرگ است و در مقایسه با تعداد کل یک سال پیوند کبد در ایران که حدود هزار مورد است، رقم بالایی خواهد بود؛ اگر ظرفیتهای موارد مرگ مغزی را به حداکثر استفاده ممکن برسانیم شاید این رقم به دو هزار مورد پیوند کبد در سال برسد.
فلوشیپ جراحی کبد، مجاری صفراوی و پیوند کبد با تاکید بر اینکه عارضه کبد چرب، دارویی به عنوان درمان اصلی ندارد و داروها اکنون در قالب مکمل دارویی یا گیاهی است، افزود: شرکتهای داروسازی در تلاش هستند، ولی هنوز خبری نیست؛ اگر یک شرکت دارویی موفق به تولید داروی موثر و اثربخش برای درمان کبد چرب باشد، سود خوب و رشد اقتصادی چشمگیری دارد. چون دارویی وجود ندارد، مساله تا اطلاع ثانوی بسیار بسیار جدی است.
وی گفت: الان بجز رژیم غذایی، کنترل وزن و تحرک فیزیکی، راه حل دیگری وجود ندارد. هرچه به عنوان دارو در بازار تبلیغ میشود در اصل داروی کبد چرب نیست و اثر درمانی ندارد بلکه داروی مکملی است که شاید به بعضی جهات به کارکرد کبد کمک کند، ولی به هیچ عنوان جلوی ابتلا کبد چرب را نمیگیرد و نقشی درکنترل پیشرفت آن ندارد. درمان کبد چرب در گرو اصلاح فرهنگ خانواده است. کار خوبی که دولت در سالهای اخیر انجام داده درج برچسب ارزش غذایی و میزان کالری، قند و چربی روی بسته بندی مواد غذایی است. این یک ضابطه خوب است که طی حدود ۸ سال اخیر اجرا میشود. گام بعدی از وظایف دولت تخصیص بودجه برای درمان بیماری و انجام پیوند خواهد بود.
جعفریان با بیان اینکه امروزه دارو و تجهیزات پزشکی، چالش مهم در حوزه پزشکی است ابراز نگرانی کرد که یکی از داروهای مهم و کاربردی در بخش پیوند «فیبرینوژن» است و متاسفانه از چندین ماه پیش موجود نداریم و این به قیمت جان بیمار تمام میشود، چون اگر یک بیمار مشکل انعقادی داشته باشد و داروی فیبرینوژن در اختیار نداشته باشیم، متاسفانه فوت خواهد کرد؛ داروی فیبرینوژن، جایگزین مناسب و موثری ندارد.
تازههای جراحی در رشتههای مختلف، جراحی عروق، پیوند اعضا، درمانهای نوین جراحی در ایران و جهان امسال در چهل و پنجمین کنگره جامعه جراحان ایران ۱۷ تا ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ مصادف با چهلمین سالگرد تاسیس جامعه جراحان ایران؛ با حضور جراحان تخصصها و شاخههای مختلف مطرح خواهد شد.